طالبان یک دختر ۱۹ ساله را به اجبار به عقد کارفرمای ۴۲ سالهاش درآورد
روزنامه گاردین گزارش داده است که امر به معروف طالبان یک دختر ۱۹ ساله را به عقد اجباری کارفرمای ۴۲ سالهٔ متأهلش درآورده است.
این گزارش که امروز (دوشنبه، ۲۳ جدی) منتشر شده، از این دو نفر با نامهای مستعار سمیرا و محمد یاد کرده و گفته است که این حادثه در ماه جولای ۲۰۲۴ میلادی در کابل اتفاق افتاده است.
براساس این گزارش، سمیرا ۱۹ ساله کارمند یک کارگاه قالینبافی با معاش ماهانه ۷۰۰۰ افغانی در محلهٔ فقیرنشینی در کابل بود که مدیریت آن را محمد ۴۲ ساله بهعهده داشت.
یک صبح تابستانی در ماه جولای، سمیرا برای دریافت معاش خود به کارگاه رفت. محمد، کارفرمای او، در حال صرف غذای چاشت بود و سمیرا مجبور شد بیرون مغازه منتظر بماند. در همان حال، مأموران امر به معروف طالبان در حال گشتزنی متوجه سمیرا شدند.
سمیرا به گاردین گفته است: «من مجبور شدم منتظر بمانم، زیرا کارگاه یک ساعت پیاده تا خانه فاصله داشت. مغازه نزدیک یک جاده اصلی بود. متأسفانه من درست بیرون در نشسته بودم که طالبان از آنجا عبور کردند و ناگهان متوجه من شدند.»
به گفتهٔ سمیرا، آن روز وقتی طالبان به او نزدیک میشدند «از ترس یخ زده بود».
او افزوده است: «آنها پرسیدند که این مرد چه نسبتی با تو دارد؟ چرا تنها هستی؟ اینجا چیکار میکنی؟ با مردی که محرم تو نیست چه کار داری؟»
سمیرا گفته است که مأموران طالبان او را با الفاظ توهینآمیز و ناسزا خطاب میکردند، سپس او و محمد را به اتهام «رابطه غیراخلاقی» بازداشت کردند و از آنها خواستند که به خانوادههایشان خبر بدهند.
این دختر جوان اظهار داشته است که او از ترس شماره تماس پدرش را نتوانست به طالبان بدهد و شماره خواهرش «یاسمین» و شوهرش را داد و آنها به بازداشتگاه آمدند.
طبق گزارش گاردین، آنها به دلیل ترس از امنیت سمیرا و نگرانی از زندانی شدن او، به طالبان گفتند که سمیرا و محمد نامزد هستند. خانواده محمد هم که ترسیده بودند، همین را گفتند.
طالبان بدون تحقیق بیشتر، سمیرا را مجبور کردند تا با محمد، مردی که قبلاً یک زن و دو فرزند داشت و پسر بزرگش هم سن سمیرا است، ازدواج کند. مراسم ازدواج همان روز در بازداشتگاه توسط مأموران طالبان انجام شد و سپس طالبان سمیرا را به خانه محمد بردند.
در گزارش آمده است که وقتی پدر، کاکا و برادران بزرگتر سمیرا متوجه قضیه شدند، با چوب، بیل و وسایل دیگر وارد خانه محمد شده و سمیرا را مورد ضرب و شتم قرار دادند. سمیرا گفته است حتی به یاد نمیآورد که کدام یک از بستگانش او را با بیل زدند. او افزوده است که آثار زخمهای روی پیشانیاش هنوز پس از شش ماه قابل مشاهده است.
یاسمین، خواهر سمیرا، گفته است که قصد داشت پدرش را برای بازگرداندن سمیرا به خانه متقاعد کند، ولی پدرش گفت: «آبرویم رفته. چطور میتوانم با همسایهها و جامعه روبرو شوم؟»
یاسمین افزوده است: «مدام عذرخواهی میکردم و به او میگفتم که سمیرا کار اشتباهی نکرده و این فقط یک سوءتفاهم است. از او خواستم حالا که طالبان رفتهاند، اجازه دهد او برگردد، اما هیچکس گوش نمیداد، حتی مادرم.»
سمیرا گفته است که قبل از محروم شدن از مکتب، آرزو داشت مهندس شود. در آن زمان هم برادرانش با تمسخر به او میگفتند: «دختر را چه به مهندس شدن. وقتی که کلان شدی پدر تو را به شوهر میدهد.»
سمیرا که همچنان با محمد و همسر و فرزندان او زندگی میکند، تأکید کرده است که مردان خانوادهاش هیچ فرقی با طالبان ندارند.
شهرزاد اکبر، رییس نهاد حقوق بشری «رواداری» گفته است که چنین مواردی نادر نیست، اما بسیاری از زنان از بیان کردن آن میترسند.
او گفته است: «مقامهای طالبان خود را محق میدانند که درباره زندگی و آزادی مردم تصمیم بگیرند و این کار برایشان هیچ عواقبی ندارد.»