روایتی از تجلیل نوروز در کابل چهل سال قبل

در کابل قدیم، نوروز، جشن باستانی آغاز بهار، حالوهوای خاصی داشت و مردم با آیینهای ویژهای به استقبال سال نو میرفتند. خانهتکانی، پختن غذاها و شیرینیهای محلی، طبق نوروزی، سمنکپزی و تخممرغ جنگی بخشهایی از این مراسم بودهاند.
چند روز پیش از نوروز، شهر رنگوبوی دیگری به خود میگرفت و مردم برای آمدآمد بهار آماده میشدند. خانوادهها خانهتکانی میکردند، فرش میشستند، پنجرهها را برق میانداختند، کوچهها را پاک میکردند تا برای آغاز سال نو همهچیز تمیز و تازه باشد.
در روز اول سال، مردم سعی میکردند لباس نو بپوشند و همه اعضای خانواده دور هم باشند. زنان خانواده در روز اول سال نو سبزیچلو میپختند که همراه با رواش و ماست خورده میشد؛ برخی خانوادهها که اقتصاد بهتری داشتند، در کنار برنج و سبزی، گوشت کوفته نیز آماده میکردند.
از دیگر رسوم اصیل نوروزی، پختن سمنک بوده است. خانوادهها چند روز قبل از نوروز، گندم را در ظرفی خیس میکردند و بعد لای دستمال مرطوب قرار میدادند تا جوانه بزند. پس از سبز شدن، جوانهها را میکوبیدند و ریشهها را جدا میکردند. زنان و دختران دور هم جمع میشدند و گندم لهشده را در دیگهای بزرگ روی آتش میگذاشتند؛ شبنشینی میکردند، دایره میزدند و ترانه میخواندند تا سمنک آماده شود. از محبوبترین ترانههای سنتی سمنکپزی، این ترانه است:
سمنک در جوش ما کپچه زنیم
دیگران در خواب ما دفچه زنیم
سمنک نذر بهار است
میلهی شبزندهدار است
این خوشی سالی یکبار است
سال دیگر یا نصیب!
تهیهٔ هفتمیوه از دیگر سنتهای مهم نوروزی است که از سالهای قبل در کابل رواج دارد. هفتمیوه ترکیبی از سنجد، کشمش سیاه و کشمش سرخ، کشته (زردآلوی خشک)، بادام، چهارمغز و پسته است. خانوادهها از یک یا دو شب قبل، کشته و کشمش سرخ و سیاه را داخل ظرفی پر آب خیس میکنند و روز بعد بادام، پسته و چهارمغز را به آن اضافه میکنند. هفتمیوهٔ آمادهشده را خانوادهها پیش از چای صبح میل میکنند، و برای مهمانان نیز یک کاسه هفتمیوه پیش از چای تعارف میکنند.
طبق نوروزی از دیگر مراسم مهم سال نو بود که بین مردم رواج گستردهای داشت. در سال نو، خانوادهٔ داماد برای عروس خود خنچههای جلبی، ماهی، میوهٔ خشک، لباس و لوازم آرایشی هدیه میبردند. از طرف دیگر هم، خانوادهٔ عروس برای داماد تخممرغ جوشانده، میوهٔ خشک و لباس آماده میکردند. سپس، داماد با لباس سفید یخندوخته برای دیدن نامزدش به خانهشان میرفت و هدایای تهیهشده را تحویل میگرفت.
بابهنوروزی و ننهنوروزی از نمادهای مهم سال نو در کابل قدیم بودند. در اواخر ماه حوت، برخی از مردها در کوچهها دهل میزدند، ترانههای نوروزی میخواندند و در مقابل پول میگرفتند. زنان دورهگرد نیز در خانهها میگشتند و با آواز خواندن خبر فرارسیدن نوروز را میدادند و مردم را سرگرم میکردند.
تخممرغهای جوشاندهٔ رنگی نیز از دیگر سرگرمیهای نوروزی بودند که یا هنگام جوشاندن با افزودن مواد طبیعی مثل پوست پیاز رنگ میگرفتند، یا بعد از پختن با دست روی آنها نقش و نگار کشیده میشد. تخممرغ جنگی یکی از بازیهای پرطرفدار بین کودکان و نوجوانان بود، طوری که دو نفر تخممرغها را از بالا و پایین به هم میکوبیدند و هر تخممرغی که میشکست صاحبش بازنده بود و باید آن را به طرف مقابل میداد.
یکی از مراسم مهم نوروز، جشن دهقان بود. در این روز، دهقانان با ابزار کارشان و حیواناتی که با گل و پارچههای رنگی آراسته شده بودند، در استدیوم شهر از پیشِ لوژ سلطنتی رژه میرفتند. این سنت تا دوران محمد داوودخان ادامه داشت، اما پس از آن کمرنگتر شد و امروزه کمتر دیده میشود.
در نوروز، بسیاری از خانوادههای کابلی برای تفریح و گردش به طبیعت سرسبز روانه میشدند؛ برخی از آنها به دامنههای سخی، دامنههای کوه خواجهصفا، تپهٔ سیاهسنگ و مرنجان، باغ چهلستون، باغ زنانه و باغ بابر میرفتند تا دور هم اوقات خوشی را سپری کنند.
امروزه، برخی از آیینهای قدیمی یا رنگ باختهاند یا تغییراتی در نحوهٔ اجرای آنها پدید آمده است. اما هنوز هم در کابل و سایر ولایات افغانستان، رسوم باستانی نوروزی از جمله سمنکپزی، هفتمیوه، هفتسین و... بهطور پررنگ و پرطرفدار باقی مانده است.