زنان در دادگاه طالبان؛ «عدالتی» که قربانی را مجازات میکند
هرچند کارزار امسال «۱۶ روز فعالیت علیه خشونت» بر مقابله با انواع خشونتهای مبتنی بر جنسیت در فضای آنلاین متمرکز شده، اما تجربه زنان و دختران افغانستان از خشونت فقط به محیط آنلاین و شبکههای اجتماعی محدود نمیشود. با قدرت گرفتن دوباره طالبان، گستردگی و تنوع موارد خشونت، محدودیت و بیعدالتی علیه زنان افزایش بیسابقهای داشته، از جمله در سیستم قضایی و رسیدگی به پروندههای خشونت علیه زنان.
رسانه دیدبان قصد دارد در جریان این کارزار، اخبار و گزارشهای مربوط به زنان و دختران افغانستان را همراه با دلنوشتهها و شرح تجربههای شخصی آنان از انواع خشونت و محدودیت در صفحه ویژه «۱۶روز فعالیت علیه خشونت» منتشر کند.
امروز روایت یک وکیل مدافع را درباره زنی میخوانیم که پس از شکایت از خشونتهای شوهر، خودش قربانی سیستم قضایی شده است.
وقتی خانم فرزانه (نام مستعار) برای اولین بار نزد من آمد، چشمانش پر از ترس و اشک بود. دستهای لرزان و نفسهای کوتاهش نشان میداد که سالها تحت خشونت و تهدید زندگی کرده است. او با آرامشی ظاهری ولی قلبی پر از درد و وحشت، آهسته داستان زندگیاش را برایم بازگو کرد؛ هر کلمهای که میگفت، انگار زخمی تازه را لمس میکرد.
از همان آغاز ازدواج، همسرش با زنان دیگر روابط نامشروع داشت و بارها او را تحقیر و تهدید میکرد. او بارها به همسرش گفته بود که این کار حرام و ناپسند است و او تنها به عنوان همسرش کافی است، اما همسرش بارها پاسخ داده بود: «برو خانه پدرت، کارت ندارم.»
با وجود این توهینها و تحقیرها، او برای حفظ عزت و آبروی خود و فرزندانش مقاومت میکرد.
خانم فرزانه تعریف کرد که چندینبار توسط همسرش لتوکوب شده و همواره تهدید به آسیب جسمی میشده است. حتی همسرش در حضور او شراب مینوشیده و او را نیز مجبور به تحمل رفتارهای تحقیرآمیز میکرده است. در برخی مواقع، او شاهد ارتباط همسرش با دختران بیگانه و برگزاری محافل نامشروع بوده است و همسرش این دختران را در حضور او با پسران دیگر روبهرو میکرد؛ به اصطلاح عام دلالی میکرد.
یکونیم سال پیش، در ساعت ۱۲ شب، همسرش چند مرد مست را به خانه آورد و خود بیرون رفت. این مردان تلاش کردند به او تجاوز کنند و او مجبور شد در نیمهشب فرار کند و به خانه پدرش پناه ببرد. فردای آن روز، در یکی از حوزههای امنیتی کابل علیه همسرش عریضه کرد و بعد از آن در حضور ریشسفیدان و بزرگان قوم، همسرش قول داد که دیگر چنین اعمالی انجام ندهد.
با وجود این، حدود هشت ماه پس از بازگشت به خانهٔ همسر، او دوباره لتوکوب شد. مدتی بعد، ویدیویی پیدا کرد که نشان میداد همسرش با زن دیگری رابطه نامشروع دارد و خودش این ویدیو را ضبط کرده است. خانم فرزانه دوباره به حوزه مراجعه و عریضه کرد، اما نظام قضایی به جای اینکه به مدارک توجه کند از همسرش حمایت کرد. همسرش حتی در حضور مقامها اعلام کرد که با زن دیگر «نکاح» کرده و بنابراین اقداماتش قانونی است، در حالی که ضبط ویدیو و نمایش آن طبق شرع و قانون منع شده است.
وقتی فلش حاوی ویدیوها و مدارک را به محکمه نظام فعلی طالبان ارائه کرد، دلش پر از امید بود که عدالت اجرا شود. اما نه تنها همسرش مجازات نشد، بلکه خودش محکوم شد که چرا مدارک را ضبط و به محکمه ارائه کرده است. دو مرحله محاکمه، ابتدائیه و استیناف، سپری شد و ماههاست قضیه در ستره محکمه باقی مانده و فیصله نشده است.
سه فرزندش فعلا نزد پدر هستند و اجازهٔ دیدار با آنان به او داده نمیشود. او هر روز با حسرت و دلتنگی زندگی میکند و میبیند که چگونه نظام قضایی، آشکارا تبعیضآمیز عمل کرده و خشونت علیه زنان را نادیده گرفته است. او همانطور که از خشونت جسمی و روانی همسرش خسته است، از بیعدالتی و تبعیض آشکار سیستم قضایی نیز دلشکسته شده است.
من به او گفتم که صدایش شنیده خواهد شد و برای ثبت حقایق و تلاش برای عدالت، با او همراه خواهم بود. او باید بداند که تنها نیست و ما برای احقاق حقوقش صبورانه تلاش خواهیم کرد.
من شاهد بودم که چگونه ترس، تهدید و بیعدالتی سالها زندگی او را پر کرده و حتی با مدارک روشن، عدالت اجرا نشده است. احساساتش، دلتنگی برای فرزندان، وحشت از خشونت و امید به عدالت، همه با هم ترکیب شده و زندگی او را به کابوسی طولانی و ملموس تبدیل کرده است. اما هنوز امید دارد و میخواهد صدایش شنیده شود. او میخواهد دیگر زنان بدانند که حتی در شرایط بسیار سخت، مقاومت و پیگیری حقوق ارزشمند است و سکوت نکردن اهمیت دارد.
این روایت از زبان من، به عنوان وکیل او، ثبت میشود تا نشان دهد که زنان بسیاری با خشونت، تهدید و تبعیض سیستم قضایی مواجه هستند و حتی زمانی که مدارک روشن دارند، نظام عدلی موجود چگونه میتواند حق آنان را نادیده بگیرد و آشکارا از عامل خشونت حمایت کند.
هدف از بازگو کردن این داستان، ثبت صدای موکل و یادآوری ضرورت حمایت و عدالت برای زنان است که زندگیشان همچنان زیر سایه خشونت و بیعدالتی ادامه دارد.